آگهی بازرگانی بتول بدخشم

                                     


     عکس فوق متعلق به همسر اینجانب، مشهور به بتول بدخشم است که دارای مشکلات روانی عدیده از جمله وسواس، تنبیه بدنی نزدیکان، بدبینی و دیکتاتوری می‌باشد که در هفته گذشته با ساطور به قصد تنبیه اینجانب از منزل خارج گردیده و هنوز برنگشته است.

     از کلیه هموطنان خواهشمندم در صورت رویت فرد نامبرده، آدرس اشتباه به وی داده و خانواده‌ای را از نگرانی وارهانید. ضمنا به شخصی که جنازه وی را تحویل دهد یا خبری از مرگ وی را به این همسر منتظر برساند، مژدگانی ویژه‌ای اهدا خواهد شد.



+ نوشته شده در جمعه ۲۵ تیر ۱۳۸۹ ساعت 13 توسط صراحی  | 

سوالات کنکور 89



-دولت احمدی‌نژاد، دولت مهرورزی چه نوع متنی است؟

1- هجو دراماتیک                                  2- رئالیسم جادودی

3- هزل ادبی                                      4- فحش خارمادر


-قطعنامه‌های سازمان ملل معادل کدامیک از گزینه‌های زیر می‌باشد؟

1- کاغذ پاره                                                2- پلاک موتور گازی

3- دکترای کردان                                           4- بیست و چهار میلیون رای


-به طور متوسط، شما در هفته چند بار نماز جمعه می روید؟

1- دوبار           2- سه بار             3- چهاربار            4- خیلی


+ نوشته شده در سه شنبه ۲۲ تیر ۱۳۸۹ ساعت 9 توسط صراحی  | 

خدمت زادوولد وظیفه عمومی


     زوج‌های جوانی که 3سال از ازدواج‌شان گذشته باشد و بچه‌دار نشوند، تحویل مقامات قضائی خواهند شد. پس از سخنان اندیشمندانه استاد حسن رحیم‌پور ازغدی(+) مبنی بر هیکل زن فقط به درد زیر خاک می‌خورد، مصوبه‌ای در مجلس در حال تصویب است که براساس آن چنانچه زن و شوهری پس از 3 سال از تاریخ عقد رسمی اقدام به زادوولد ننمایند توسط پلیس بارداری جلب خواهند شد.

     بدیهی است که زوج‌هائی که دارای مشکل پزشکی می‌باشند، می‌توانند با مدارک پزشکی خود به دفاتر پلیس+10 مراجعه نموده و کارت معافیت بارداری را اخذ نمایند.

     گفته می‌‌شود هرگونه تاخیر در معرفی خود به دفتر خدمت وظیفه زادوولد عمومی منجر به اضافه زادوولد تا 3 فرزند می گردد.


+ نوشته شده در شنبه ۱۹ تیر ۱۳۸۹ ساعت 17 توسط صراحی  | 

ویوا اسپانیا


یواخیم لو، سرمربی تیم ملی آلمان طی نامه‌ای خواستار بازگشائی کوره‌های آدم سوزی هیتلر جهت سوزاندن اختاپوس پیشگو شد.

:دی



+ نوشته شده در پنجشنبه ۱۷ تیر ۱۳۸۹ ساعت 3 توسط صراحی  | 

وظیفه شناسی در گشت نسـ.ـبت


- خانم و آقا چه نسبتی با هم دارن؟

- گوساله! مائیم پدر و مادرت

- من نمی‌شناسمتون، گم شید برید توی ون!

...


+ نوشته شده در یکشنبه ۱۳ تیر ۱۳۸۹ ساعت 10 توسط صراحی  | 

گشت نسـ.ـبت2


- شماها با هم چه نسبتی دارین؟

- ز ِ ز ِ ض ِ ز ِ ز ِ

-چرا زبونتون بند اومده، ز ِ ز‌ ِ می کنین؟

- نه جناب سروان! داریم می‌گیم دو زاویه و ضلع بین!


+ نوشته شده در شنبه ۱۲ تیر ۱۳۸۹ ساعت 10 توسط صراحی  | 

گشت نسـ.ـبت


- خانم و آقا چه نسبتی با هم دارن؟

-جناب سروان! زن‌دائی من با مادربزرگ ایشون باجناقه!

ـ(در حالیکه با دستش سرش را می‌خواراند) پس با هم فامیلین، بفرمائید


+ نوشته شده در جمعه ۱۱ تیر ۱۳۸۹ ساعت 17 توسط صراحی  | 

بهترین های جام جهانی از دیدگاه لباس شخصی‌ها

نیروی مقاومت لباس شخصی‌ها طی اطلاعیه‌ای برترین‌های جام جهانی2010 را به شرح ذیل اعلام داشت، گفتنی است که جایزه برندگان فیش سفر حج می‌باشد که طی مراسمی به افراد اهدا خواهد شد.

1-بهترین بازیکن:

چا دو ری، بازیکن تیم ملی کره جنوبی به علت حفظ حجاب برتر


2-بهترین مربی:

دیه گو مارادونا، مربی تیم ملی آرژانتین به دلیل ریش و محاسن شایسته وی و حفظ ارزش‌های انقلاب


3-بهترین تیم:

تیم ملی غنا، به دلیل شکست امپریالیسم جهانی و حذف آمریکای جنایتکار


4-برترین تیم اخلاق:

تیم ملی ایران، به علت بازی جوانمردانه ، بدون حتی یک کارت زرد یا قرمز با استفاده از منویات ...


+ نوشته شده در پنجشنبه ۱۰ تیر ۱۳۸۹ ساعت 17 توسط صراحی  | 

هی فلانی! زندگی شاید همین باشد


تقدیم به چشمان غم بارش

که

مدتی ست گم اش کرده ام




+ نوشته شده در جمعه ۷ خرداد ۱۳۸۹ ساعت 14 توسط صراحی  | 

مرا تو بی سببی نیستی

 

  بیا عوض شویم مهندس! بازی کنیم اصلن! بیا جایمان عوض! من که توام، تو هم کمی من باش! قاعده‌ی بازی ساده‌تر از من است، هرکس کرشمه بریزد، خودش عاشق بشود، هرکس که خنجر به دست گیرد، خود طعم زخم سینه را بچشد، هرکس شلیک کند، خودش کشته شود، اگر رفتی، خودت تنها بمانی، خودت بی‌کس شوی، خودت جا بمانی و عادت کنی به ماندن، به فراموش شدن. اگر عاشق شدم، تو شاعر بشوی، تو سینه‌ات آتش افروز گردد.  اگر نامهربان بودم، خودم اندوهگین گردم، خودم اشک بریزم.
  حالا اعتراف کن جای من، نوبت توست بنویسی از من برای تو، کلماتت کش بیاید و قلم گیر کند بر صفحه‌ی کاغذ، تو معلم شوی و نقش گل سرخ بر دیوار سیاه بکشی و توضیح بدهی که چرا تنهائی ضرب در بی‌کسی می‌شود تو؟ چرا هنوز باقیمانده داری وقتی تو را هی کسر می‌کنم از دنیا؟ چرا نمی توانم تقسیم‌ات کنم و هی نمی‌توانم و نمی‌توانم و نمی توانم هرگز! که چرا تو را نمی‌شود جمع کرد با هیچ کس، که این تو، من باشد و من، تو باشم و این من، اینقدر بی‌رحم نباشد.
   بیا حدس بزنیم اصلن، که تو باشی، که من باشم، که یک خیابان و باران باشد بی‌دریغ! دستانم باد باشد و در گیسوانت بپیچد و بعد آغوش من بوی تو بگیرد و نمی‌دانم چگونه! یادت باشد که پشت لبانت خورشیدی پنهان شده که دلب گشودن همان و روشنائی همان! و من چرا اینقدر ساکتم که توئی؟ من تصمیم گرفته‌ام که دیگر گریه نکنم، پس حالا که من، تو شده‌ام، یادت باشد که هرگاه باران شد به خیابان نروی، یادت باشد که هرگز دل به کسی نبازی که این دل باختن و پاکبازی اشک دارد و اشک دارد و اشک دارد و تو بی‌گمان خواهی گریست و من تصمیم گرفته‌ام که هرگز اشک نریزم.
   اصلن بیا تو، من باش تا ببینی که من دستم را دریغ هیچ دست محبتی نمی‌کنم، که ببینی که دست در دست تو، زیر باران، خیابان‌ها تمامی ندارد، که باران بند نمی‌آید، که ببینی این من ِ تو فرق می‌کند با من  ِ من. می‌خواهم مهربان باشم که من ِ تو، دلم را نشکند، که جگرم را نسوزاند، بیا و جای من باش، بیا و جای من باش که حالا که تو اینقدر کمی، که حالا که اینقدر نیستی، من کم شوم و نیست شوم و نباشم اصلن.


+ نوشته شده در شنبه ۱ خرداد ۱۳۸۹ ساعت 0 توسط صراحی  | 
مطالب جدیدتر مطالب قدیمی‌تر